! چرا نميري سوسيس ها و بطري ها آبجو رو برق بندازي؟ تو که هميشه قبل از باز کردن مغازه اونجا بودي | Why aren't you back there polishing the sausages or watering the gin, or whatever it is you do there before opening time? |
شايد براي باز کردن در خونه اش لازمت بشه | You may need it to open his door. |
.باز کردن اون بي فايده است | It's useless to open it. |
... در واقع، اونقدر قويه که ... براي باز کردن دهن اون طرف بايد... از ديلم استفاده کنن... | In fact, I hear the bite reflex is so strong they have to pry the victim's jaws open with a crowbar. |
الان داشتم به جويي راجع به باز کردن گروه جديد ميگفتم | I told Joey about the opening in Fleischman's group. |
اُلگا.. درو باز کن | Olga, open this door! |
اُلگا.. درو باز کن.. | Olga, open this door! |
خواهش میکنم این درو باز کن.. | Please, open this door, quickly! |
حالا اون دهن قشنگت رو باز کن و حرف بزن- بيا به استنلي معرفيت کنم و باهاش احوال پرسي کن- | Now open your pretty mouth and talk. - Come say hello to Stanley first. |
! خواهش ميکنم در رو باز کن | Please open the door! |
اون معلم من بود اون چشم هاي من رو باز کرد | He was My teacher. He opened My eyes. |
... يه سيم به جعبه بود , تا درش را باز کرد | And the box was wired. He opened up the box... |
دهنش رو باز کرد و سوراخي رو که قبلا دندون اونجا بوده نشونمون داد | He opened his mouth and showed us a hole where a tooth had been |
اون چشماي منو به روي هنرهايي مثل موسيقي رقص ولزي و کشتي کج آمريکايي باز کرد | He opened my eyes to the arts: music, clog-dancing, WrestleMania. |
اين ويديو واقعا چشمام رو باز کرد | That video really opened my eyes. |
در طول زندگيم يکي-دو بار در شامپاين رو باز کرده ام. | I've opened one or two before in my life. |
شما هيچ مدرکي نداريد که اين پول مربوط به بودجه باشه يا حتي آقاي رومن اون حساب رو باز کرده باشه | You have no proof the money was from the fund or that he opened the accounts. |
خيلي راحتتر ميشد اگه تو .فقط نامههات رو باز کرده بودي | It would have been a lot easier if you'd just opened your mail. |
اعداد بر روي 1904 تنظيم شدن يه کسي اينرو 100 سال پيش باز کرده ؟ | The dials are set for... 1904. Someone opened this 100 years ago? |
اگه این یه در بود پدرم مدت ها قبل اونو باز کرده بود | If this were a door, my father would have opened it long ago. |
وقتی صبح باز کردیم همونجا پارک بود | That was parked there when we opened up this morning. |
این یه رستوران جدیده که ما امروز باز کردیم | This is a new restaurant we opened today. |
زمانيکه چند سال بعد اون شخص با سربازان مزدور خودش به شهر برگشت تعدادي از شهروندان اتن نه تنها دروازه شهر رو براش باز کردند بلکه همراهيش هم کردند تا اون شخص بتونه تمام سران حکومت مردمي رو هم اعدام کنه | When he returned years later with an army of mercenary, those same citizens not only opened their gates for him, but stood by while he executed members of the League of Government. |
اون خودش رو بازسازى ميکنه؟ ... با کشتن تمام اونهايى که در صندوقچه رو باز کردند | - By killing' everyone who opened that chest. |
و وقتي که در جعبه رو باز کردند . بوي عطر آزاد شد | And when it was opened, a perfume was released. |
اونا درو باز کردند جيرجيرک رو خسته و پريشون ديدند | He opened the door, and saw the grasshopper there, dishevelled and exhausted. |
.بانک ها دوباره باز کردند | The banks reopened. |
يه کافه ي جديده که توي پاريس باز کردم | It's an English pub I've opened in Paris. They're the new thing there. |
يکدفعه، چشمام رو باز کردم و عمه پروسکويا رو ديدم | Once, I opened my eyes and saw Auntie Proskovia. |
- .من يه جعبه اي که از اسرائيل اومده بود رو باز کردم - | - l opened a box that was sent from Israel. |
من جعبه رو باز کردم | I opened the box. |
در اينجا در را کامل باز کردم | Here I opened Wide the door |
پس تو نامه رو باز کردی بله.. | - So you opened the letter! ? - Yes I did... |
بعد تو رفتی یه دانشکدۀ تقلبی باز کردی | So you opened a fake college. |
تو تازه رستوران دومت رو تو "بِورلی" باز کردی نیازی نیست بگم که اختیارش رو دادی دستِ چه کسی | You just opened a second place in Beverly, not to mention who you plucked to run the joint. |
،بهم نگو،جاش ،تو در اون کمد رو باز کردی .و دیگه نمی خواستی با دروغ زندگی کنی | And don't tell me, Josh, you opened that closet door, didn't want to live that lie any more. |
برات کافی نیست که دیدم رو به نسبت به لذت زندگی باز کردی؟ | Isn't it enough you've opened my eyes to the joy of living? |
... فقط مي خواستم اون عقده لمس کردني رو که ... داشتم باز کنم | I would've just opened up at the slightest touch. |
... اگه از هشت صبح هم باز کنم بازم خرجم در نمياد | I wouldn't make it even if I opened at 8:00 a. |
من رو جعبه رو قبل از اينکه باز کنم نخوندم و نميشه چعبه اي رو که باز کردي برش گردوني | I didn't read the box before I opened it and you can't return a box after you opened it! |
اونو دادم به بابات ...قبل از اين که نامه رو باز کنم | Actually, I gave it away to your dad, I guess, before I'd opened the letter. |
ما باید باز کنیم دوباره او در رو که اون ازش اومده | We opened the door and it came through. |
حتی اگه پرونده رو دوباره باز کنیم که البته همچو اتفاقی نمیفته هیچ میدونی چقد سخته به استناد سوابق تلفنی قرار قضائی بگیریم؟ | Even if we got the case reopened, which isn't gonna happen, you have any idea how hard it is to get a warrant for phone data? |
بعد از اون ،ما نقاشي ها رو مي گذاريم توي کپسول و بعد از گذشت 50 سال از امروز يک گروه از بچه ها درست مثل خودتون اون رو باز خواهند کرد تا ببينند شما چه تصوري در مورد آينده تون داشتيد | Then we'll put the pictures in the capsule, and 50 years from today, a group of children just like yourselves will open it up to see what you drew. |
# بدون اینکه حتی چشمانت را باز کرده باشی # | # Without even opening his eyes. # |
اما ناگهان واشنگتن متوجه شد که ممکن است .با اين کار لانه ي کرم ها را باز کرده باشد | However, Washington suddenly realised that it pried open a can of worms. |